درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید تا آخرش رو ببینید بهتون قول می دم ضرر نمی کنید
لينک به ما
GILAS WEBLOG<===>گيلاس وبلاگ

لينک ما
این صفحه را به اشتراک بگذارید
آخرين مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 192
بازدید کل : 181642
تعداد مطالب : 262
تعداد نظرات : 31
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


گیلاس وبلاگ
هرچی بخوای




کي بي اجازه  قفل کسي واکند کسي         
يا بر دري کليد دگر را کند کسي
عمر کليد  او  به درازا  نمي کشد        
با قفل ها اگر نه مدارا کند  کسي
وقتيکه پاي عاطفه سرد است ديده ايد؟         
من ديده ام به دست خودش ها کند کسي
ما ديده ايم - گاه - کليدي بزرگ را         
از دسته ي  کليد  مجزا کند کسي
ما ديده ايم گم شده چيزي درون قفل         
چيزي درون آن نه که پيدا کند کسي
اما نديده ايم  زماني که قفل نيست         
لازم شود کليد به درها کند کسي
يکبار هم نديده ام اي قفل تا کنون          
کار تو را حواله به فردا  کند  کسي
آيا شنيده ايد که يکبا ر قفل  را
بنشيند و ز دور تماشا کند  کسي؟!
هر قفل? بسته بر در گنج مراد نيست           
دکان بي متا ع چرا وا کند کسي
ديگر به قفل ?يا به کليد احتياج نيست          
وقتي تفو به لذت  د نيا کند کسي
هر قفل با کليدخودش باز مي شود            
وقتي درست فعل خود اجرا کند کسي
با ذکر قفل?قفل? ميسر نمي شو د          
شيرين دهان به گفتن حلوا کند کسي
اصلادرست نيست که چون قيس عامري         
رو با کليد خويش به صحرا کند کسي
هر گز به قفل هيچ کسي دل نمي دهد          
وقتي که با کليد خودش تا کند کسي
شعري که با کليد سروديم پيش از اين           
بايد براي قفل تو معنا کند کسي
جاي کليد داخل قفل است?ديده ايد؟!           
 آ يا کليد دا خل لولا  کند کسي؟!
يا در ميان قفل براي گشودنش           
 هرگز کليد خويش ز پهنا کند کسي؟!
پيدا و  واضح است که آنرا نديده ايد           
هرگز به قفل جز به درازا کند کسي
در قفل يک دريچه ي بسته دو تا  کليد           
کي در گذشته کرده که حالا کند کسي!
عمر کليد خود  منما  صرف  ناکسا ن            
حيف از طلا که خرج مطلا کند کسي!
جلد کتاب شعر خودت را طلا مکوب           
حيف از طلا که خرج مقوا کند کسي
اما براي  آ نکه  بماند? کتاب را             
عيبي ندارد اينکه مشما کند کسي
تا اينکه ناگهان نشود جلد آن خراب            
وقتي که هي کتاب تو را  وا کند کسي
اي قفل ها که هرطرفي ميل مي کنيد              
ترسم دراز دستي بي جا کند کسي
روزي تمام مي شود ا ين قفل يا کليد            
فکري براي روز  مبادا  کند  کسي!
بسيار ديده ايم که من من کنندخلق          
اما نديده ا يم که  ماما  کند کسي
در کار خير حاجت هيچ ا ستخاره  نيست           
خوبست اينکه  قفل کسي واکند کسي
پا داد اگر شبي? که گشودست باب لطف          
دستي به سو ي عالم با لا کند کسي
زشتست اينکه جاي کليد از خداي خويش         
يکباره  آرزوي مربا  کند کسي!
يابا خداي خود که سرش هم شلوغ هست        
از قفل خويش طرح  معما کند کسي
هرجا کليد هست به قفل است احتياج         
اين منصفانه نيست که حاشا کند کسي
يارب! چگو نه روز قيا مت ميسر است         
قفلي براي خويش مهيا کند کسي!
آنجا ? خداي من! نکندمثل ا ين جهان          
باشد? که هرچه خواست به هرجاکندکسي!
يک عمر مي شود سخن از قفل يار  گفت          
فکري بر اين قصيده ي غرا کند کسي
هرگز نمي شود گره کو ر موج? با ز          
هرچه کليد داخل دريا کند کسي
زيرا خدا نخواسته هرگز در اين جها ن          
کاري که کرده حضرت موسي کند کسي
شرح کليد و قفل به پايان نمي رسد          
کو? تا قلم ز جنگل افرا  کند کسي!
بي شک در آن زمانه نباشد مرا حيات         
هم سنگ اين قصيده گر انشا کند کسي
بعد از همين چکامه دگر انتظار نيست         
از من کليد و قفل تقاضا کند کسي
يعني نه شخص من که به جز من ز هيچکس     
رخصت نمي دهم که تمنا کند کسي
زيرا که پاي هر سخن از قفل را هنوز          
شايسته نيست غيرمن امضا کند کسي
من چون خودم به کفش کسي پا نمي کنم       
در کفش من خدا نکند پا کند کسي!



پنج شنبه 10 شهريور 1390برچسب:, :: 17:59 :: نويسنده : علی مدیحی

خالق این اثر جمشید تاتا، طوری بر صفحه بوم رنگ پاشیده که وقتی یک استوانه در وسط کاغذ قرار بدهیم حاصل تداخل نور و رنگهای این بود بر روی استوانه تصویر خود جمشید تاتا خواهد بود.

اثر خلاقانه جمشید تاتا



دو شنبه 7 شهريور 1390برچسب:, :: 10:45 :: نويسنده : علی مدیحی

منشور حقوق بشر کورش

منشور حقوق بشر کوروش یا استوانه کوروش دوم (بزرگ) لوحی از گل پخته است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش دوم هخامنشی پادشاه و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی نگاشته شده است. نیمه نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمه پایانی آن سخنان و دستورهای کورش به زبان و خط میخی اکدی (بابلی نو) نوشته شده‌است. این استوانه در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر بابل باستانی پیدا شده‌ و در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری می‌شود. این منشور یکی از بزرگترین نشانه‌های روحیهٔ بردباری در فرهنگ ایرانی است.
اکتشاف
در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی به هنگام کاوشهای باستان‌شناسی هیئت بریتانیایی در محوطه باستانی بابل در بین‌النهرین (میان‌رودان)، هرمزد رسام، باستان‌شناس بریتانیایی آسوری‌تبار، استوانهٔ گلی‌ای را یافت که شامل نوشته‌هایی به خط میخی بود. جنس این استوانه از گل رس است، ۲۲.۵ سانتی‌متر طول و ۱۱ سانتی‌متر عرض دارد و دور تا دور آن ۴۵ سطر (به جز بخش‌های تخریب‌شده) به خط و زبان اکدی (بابلی نو) نوشته شده‌است. بررسی‌های بعدی نشان داد که نوشته‌های استوانه در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ پس از شکست دادن نبونید و تصرف کشور بابل، نویسانده شده است. این اثر در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک) در شهر بابل قرار داده شده‌ بود. در حال حاضر این لوح سفالین استوانه‌ای در بخش «ایران باستان» در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود.
از سوی دیگر، در سال ۱۳۷۵ آشکار شد که بخشی از یک لوحه استوانه‌ای که آن را متعلق به نبونید پادشاه بابل می‌دانستند، در حقیقت پاره‌ای از استوانه کوروش بزرگ، از سطرهای ۳۶ تا ۴۳ است. پس از این آگاهی، این پاره از لوح استوانه‌ای که در دانشگاه ییل (Yale) در آمریکا نگهداری می‌شد، به موزه بریتانیا در لندن انتقال داده شد و به استوانه اصلی پیوست گردید.
ساخت منشور
کوروش دوم یا کورش کبیر، بنیان‌گذار پادشاهی ایران و آغازگر سلسله هخامنشیان، پس از تسخیر بابل، در بابل بر تخت پادشاهی نشست کرد و ادیان بومی را آزاد اعلام کرد. برای جلب محبت مردم میانرودان (بین‌النهرین)، مردوک که بزرگترین خدای بابل بود را به رسمیت شناخته، او را نیایش کرد و سپاس گفت. او هیچ گروه انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت. او تمامی کسانی را که به اسارت به بابل آورده شده بودند گرد هم آورد و منزلگاه آنها را به ایشان بازگرداند. کوروش همچنین قوم یهود را نیز از اسارت و بیگاری در بابل آزاد کرد.
به دستور کوروش، شرح وقایع و دستورات وی روی یک لوح استوانه‌ای سفالین نگاشته شد و در معبد مردوک قرار گرفت.
طرفداران
از طرف برخی این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته می‌شود و در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به شش زبان رسمی سازمان منتشر کرد. بدلی از این منشور در مقر سازمان ملل متحد در شهر نیویورک نگهداری می‌شود
برگردان
نسخه های جعلی بسیاری از ترجمه این منشور موجود است. در این لوح استوانه‌ای، کوروش پس از معرفی خود و دودمانش و شرح مختصر فتح بابل، می‌گوید که تمام دستاوردهایش را با کمک و رضایت مردوک خدای بابلی به انجام رسانده است. وی سپس بیان می‌کند که چگونه آرامش و صلح را برای مردم بابل و سومر و دیگر کشورها به ارمغان آورده، و پیکر خدایانی که نبونید از نیایشگاه‌های مختلف برداشته و در بابل گردآوری کرده بوده را به نیایشگاه‌های اصلی آنها برگردانده‌است.
پس از آن، کوروش بزرگ می‌گوید که چگونه نیایشگاه‌های ویران‌شده را از نو ساخته و مردمی را که اسیر پادشاه‌های بابل بودند به میهن‌شان برگردانده‌است. در این نوشته اشارهٔ مستقیمی به آزادی قوم یهود از اسارت بابلیان نشده، اما با مطالعه و پژوهش منابع تاریخی مشخص شده‌است که آزادی یهودیان بخشی از سیاست کوروش پس از فتح بابل بوده است.
برگردان و ترجمه متن کامل این منشور چنین است:
- خط ۱. «کورش» (در متن بابلی : «کو – رَ – آش»)، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه «بـابـِل»(با – بی – لیم)، شاه «سـومـر»(شو- مـِ – ری) و «اَکـَّد»(اَ‌ک – کـ َ- دی – ای)، …
- خط ۲. … همهٔ جهان.
از این جا تا پایان سطر نوزدهم، نه از زبان کورش، بلکه به روایت ناظری ناشناخته که می‌تواند نظر اهالی و بزرگان بابل باشد، بازگو می‌شود.
- خط ۳. … مرد ناشایستی به فرمانروایی کشورش رسیده بود.
- خط ۴. او آیین‌های کهن را از میان برد و چیزهای ساختگی به جای آن گذاشت.
- خط ۵. معبدی بَدلی از نیایشگاه «اِسَـگیلَـه»(اِ- سَگ – ایلَـه) برای شهر «اور»(او – ریم) و دیگر شهرها ساخت.
«اِسَـگیـلَـه / اِزاگیلا» نام نیایشگاه بزرگ «مردوک» یا خدای بزرگ است. این نام شباهت فراوانی با نام نیایشگاه ایرانی «اِزَگین» در «اَرَتـَه» دارد که در حماسهٔ سومری «اِنمِـرکار و فرمانروای اَرَته» بازگو شده‌است. آقای «جهانشاه درخشانی» در «آریاییان، مردم کاشی و دیگر ایرانیان»(تهران، ۱۳۸۲، ص ۵۰۷)، «اِزَگین» را به معنای «سنگ لاجورد» می‌داند. از سوی دیگر «کاسیان» نیز رنگ آبی را رنگ خداوند به شمار می‌آوردند و «کاشـّو / کاسـّو»، نام خدای بزرگ آنان به معنای «رنگ آبی» است. امروزه همچنان واژهٔ «کاس» برای رنگ آبی در گویش‌های محلی بکار می‌رود. برای نمونه در گیلان، مردان با چشم آبی را «کاس آقا» خطاب می‌کنند. همچنین برای آگاهی از پیوند اَرَتـَه با نواحی باستانی ِحاشیهٔ هلیل رود در جنوب جیرفت بنگرید به : مجیدزاده، یوسف، جیرفت کهن ترین تمدن شرق، تهران، ۱۳۸۲
- خط ۶. او کار ناشایست قربانی کردن را رواج داد که پیش از آن نبود … هر روز کارهایی ناپسند می‌کرد، خشونت و بدکرداری.
- خط ۷. او کارهای … روزمره را دشوار ساخت. او با مقررات نامناسب در زنـدگی مـردم دخالت می‌کرد. اندوه و غم را در شهرها پراکند. او از پرستش «مَـردوک»(اَمَـر – اوتو) خدای بزرگ روی برگرداند.

گمان می‌رود نام «مردوک» با واژهٔ آریایی و اوستایی «اَمِـرِتات/ مرداد» به معنای «جاودانگی / بی مرگی» در پیوند باشد. اما ویژگی‌های دیگر مردوک شباهت‌هایی با «اهورامزدا» دارد و همچون او در سیارهٔ «مشتری» متجلی می‌شده‌است. همان گونه که مردوک را با نام «اَمَـر – اوتو» می‌شناخته اند؛ از او با نام آریایی و کاسی ِ«شوگورو» نیز یاد می‌کرده‌اند که به معنای «بزرگ ترین سرور» بوده و با معنای اهورامزدا (سرور دانا / سرور خردمند) در پیوند است.
- خط ۸. او مردم را به سختی معاش دچار کرد. هر روز به شیوه‌ای ساکنان شهر را آزار می‌داد. او با کارهای خشن ِخود مردم را نابود می‌کرد … همهٔ مردم را.
- خط ۹. از ناله و دادخواهی مردم، «اِنلیل / ایـلـّیل» خدای بزرگ (= مردوک) ناراحت شد … دیگر ایزدان آن سرزمین را ترک کرده بودند.
منظور آبادانی و فراوانی و آرامش.
- خط ۱۰. مردم از خدای بزرگ می‌خواستند تا به وضع همهٔ باشندگان روی زمین که زندگی و کاشانهٔ شان رو به ویرانی می‌رفت، توجه کند. مردوک خدای بزرگ اراده کرد تا ایزدان به «بابـِل» بازگردند.
- خط ۱۱. ساکنان سرزمین «سومِـر» و «اَکـَّد» مانند مردگان شده بودند. مردوک به سوی آنان متوجه شد و بر آنان رحمت آورد.
- خط ۱۲. مردوک به دنبال فرمانروایی دادگر در سراسر همهٔ کشورها به جستجو پرداخت. به جستجوی شاهی خوب که او را یاری دهد. آنگاه او نام «کورش» پادشاه «اَنـْشان»(اَن – شـَ – اَن) را برخواند. از او به نام – خط ۱۳. او تمام سرزمین «گوتی»(کو – تی – ای) را به فرمانبرداری کورش درآورد. همچنین همهٔ مردمان «ماد»(اوم – مـان مَـن – دَه) را. کـورش با هر «سیاه سر» (منظور همهٔ انـسان‌ها) دادگرانه رفتار کرد.
در تداول، نام ِبابلی «اومان‌منده» را با «ماد» برابر می‌دانند. اما به نظر می‌آید که این نام بر همه یا یکی از اقوام آریایی که در هزارهٔ دوم پیش از میلاد به میان دورود مهاجرت کرده بوده اند؛ اطلاق می‌شده‌است.
- خط ۱۴. کورش با راستی و عدالت کشور را اداره می‌کرد. مردوک، خدای بزرگ، با شادی از کردار نیک و اندیشهٔ نیکِ این پشتیبان ِمردم خرسند بود.
- خط ۱۵. او کورش را برانگیخت تا راه بابل را در پیش گیرد؛ در حالی که خودش همچون یاوری راستین دوشادوش او گام برمی داشت.
ممکن است منظور دیده شدن سیارهٔ مشتری بوده باشد. در باورهای ایرانی، سیارهٔ مشتری نماد آسمانی ِ«اهورامزدا / مردوک» بوده‌است. نک به : بارتل ل. واندروردن، پیدایش دانش نجوم، ترجمهٔ همایون صنعتی زاده، ۱۳۷۲. او حتی منظور از «سپاه پر شمار او» را نیز ستارگان آسمان می‌داند.
- خط ۱۶. لشکر پر شمار او که همچون آب رودخانه‌ای شمارش ناپذیر بود، آراسته به انواع جنگ افزارها در کنار او ره می‌سپردند.
- خط ۱۷. مردوک مقدر کرد تا کورش بدون جنگ و خونریزی به شهر بابل وارد شود. او بابل را از هر بلایی ایمن داشت. او «نـَبـونـید»(نـَ – بو – نـ َ- اید) شاه را به دست کورش سپرد.
- خط ۱۸. مردم بابل، سراسر سرزمین سومر و اَکـَّد و همهٔ فرمانروایان محلی فرمان کورش را پذیرفتند. از پادشاهی او شادمان شدند و با چهره‌های درخشان او را بوسیدند.
- خط ۱۹. مردم سروری را شادباش گفتند که به یاری او از چنگال مرگ و غم رهایی یافتند و به زندگی بازگشتند. همهٔ ایزدان او را ستودند و نامش را گرامی داشتند.
- خط ۲۰. منم «کورش»، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابـِل، شاه سومر و اَکـَّد، شاه چهار گوشهٔ جهان.
از این جا روایت به صیغهٔ اول شخص و از زبان کورش بازگو می‌شود. استرابو نقل می‌کند که «کورش» نامی است که او پس از پادشاهی و با الهام از رود «کـُر» در جنوب پاسارگاد بر خود نهاد. پیش از این ، نام او «اَگـرَداتوس»(Agradatus) (اَگـرَداد / اَگـراداد) بوده‌است. نک به : جغرافیای استرابو، ترجمهٔ هـ. صنعتی زاده، ۱۳۸۲، ص. ۳۱۹.
- خط ۲۱. پسر «کمبوجیه»(کـ َ- اَم – بو – زی – یَه)، شاه بزرگ، شاه «اَنـْشان»، نـوهٔ «کـورش»(کـورش یکم)، شاه بزرگ، شاه اَنشان، نبیرهٔ «چیش پیش» (شی – ایش – بی – ایش)، شاه بزرگ، شاه اَنشان.
- خط ۲۲. از دودمانی کـه همیشه شاه بوده‌اند و فرمانروایی اش را «بـِل / بعل» (بـ ِ- لو) (خداوند / = مردوک) و «نـَبـو»(نـ َ- بو) گرامی می‌دارند و با خرسندی قلبی پادشاهی او را خواهانند. آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم؛
«نـَبو» ایزد نویسندگی و دبیری بوده، و نیایشگاه او به نام «اِزیدَه» خوانده می‌شده‌است. ورود کورش «بدون جنگ و پیکار» به بابل، نه تنها در گزارش او، بلکه در متون بابلی همچون «سالنامهٔ نبونید» و نیز در «تواریخ هرودوت»(کتاب یکم) تایید شده‌است. برای آگاهی از سالنامهٔ نبونید نگاه کنید به : Hinnz, W., Darios und die Perser, I, ۱۹۷۶, p. ۱۰۶.
- خط ۲۳. همهٔ مردم گام‌های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم. مَردوک دل‌های پاک مردم بابل را متوجه من کرد، زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.
پذیرش کورش توسط مردم، در «کورش نامه / سیروپدی»(Curou Paideia) نوشتهٔ گزنفون نیز تأیید شده‌است. گزنفون اظهار می‌دارد که مردمان همهٔ کشورها با رضایت خودشان پادشاهی و اقتدار کورش را پذیرفته بودند (سیروپدی، کتاب یکم).
- خط ۲۴. ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید.
- خط ۲۵. وضع داخلی بابل و جایگاه‌های مقدسش قلب مرا تکان داد … من برای صلح کوشیدم. نـَبونید، مردم درماندهٔ بابل را به بردگی کشیده بود، کاری که در خور شأن آنان نبود.
- خط ۲۶. من برده داری را برانداختم. به بدبختی‌های آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همهٔ مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچ کس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. مردوک از کردار نیک من خشنود شد.
- خط ۲۷. او بر من، کورش، که ستایشگر او هستم، بر پسر من «کمبوجیه» و همچنین بر همهٔ سپاهیان من،
- خط ۲۸. برکت و مهربانی اش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم. به فرمان مَردوک همهٔ شاهانی که بر اورنگ پادشاهی نشسته اند؛
- خط ۲۹. و همهٔ پادشاهان سرزمین‌های جهان، از «دریای بالا» تا «دریای پایین»(دریای مدیترانه تا دریای فارس)، همهٔ مردم سرزمین‌های دوردست، همهٔ پادشاهان «آموری»(اَ – مور – ری – ای)، همهٔ چادرنشینان،
- خط ۳۰. مـرا خراج گذاردند و در بابل بر من بوسه زدند. از … تا «آشـور» (اَش – شور) و «شوش» (شو – شَن)
- ۳۱. من شهرهای «آگادِه»(اَ – گـَ – دِه)، «اِشنونا»(اِش – نو – نَک)، «زَمبان»(زَ – اَم – بـَ – اَن)، «مِتورنو»(مـِ – تور – نو)، «دیر»(دِ – ایر)، سرزمین «گوتیان» و شهرهای کهن آن سوی «دجله»(ای – دیک – لَت) که ویران شده بود را از نو ساختم.
- خط ۳۲. فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی که بسته شده بود را بگشایند. همهٔ خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم. همهٔ مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاه‌های خود برگرداندم. خانه‌های ویران آنان را آباد کردم. همهٔ مردم را به همبستگی فرا خواندم.
با این که هیچ دلیل قاطعی در زرتشتی بودن ِکورش بزرگ در دست نیست؛ اما او همچون زرتشت به این باور کهن ایرانی پایبند بوده‌است که هر کس در پرستش خدای خود و انتخاب دین خود آزاد است.
- خط ۳۳. هم چنین پیکرهٔ خدایان سومر و اَکـَّد را که نـَبونید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود؛ به خشنودی مَردوک به شادی و خرمی،
- خط ۳۴. به نیایشگاه‌های خودشان بازگرداندم، بشود که دل‌ها شاد گردد. بشود، خدایانی که آنان را به جایگاه‌های مقدس نخستین شان بازگرداندم،
گشایش و بازسازی نیایشگاه‌ها به فرمان کورش، دست‌کم در یک متن دیگر شناخته شده‌است. بر این لوح چهار سطری که از «اَرَخ» در میان دورود کشف شده، آمده‌است : «منم کورش، پسر کمبوجیه، شاه توانمند، آن که «اِسَگیلَه» و «اِزیدَه» را باز ساخت.» برای آگاهی بیشتر نگاه کنید به صفحهٔ ۱۵۶ مقالهٔ W. Eilers در کتاب شناسی.
- خط ۳۵. هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم خواستار زندگانی بلند باشند. بشود که سخنان پر برکت و نیک خواهانه برایم بیابند. بشود که آنان به خدای من مَردوک بگویند: «به کورش شاه، پادشاهی که تو را گرامی می‌دارد و پسرش کمبوجیه جایگاهی در سرای سپند ارزانی دار.»
در باورهای ایرانی، «سرای سپند» یا «اَنَـغْـرَه رَئـُچَـنـْگـْه» (اَنـَغران / اَنارام) به معنای «روشنایی ِبی پایان و جایگاه خدای بزرگ یا اهورامزدا و بهشت برین است.
- خط ۳۶. بی گمان در روزهای سازندگی، همگی ِمردم بابل، پادشاه را گرامی داشتند و من برای همهٔ مردم جامعه‌ای آرام فراهم ساختم. (صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم) …
- خط ۳۷. … غاز، دو اردک، ده کبوتر. برای غازها، اردک‌ها و کبوتران …
از سطر ۳۷ تا ۴۵ بخش نویافته‌ای است که در مقالهٔ «دربارهٔ منشور کورش» به آن اشاره شد. این نُه سطر دنبالهٔ بلافصل سطرهای پیشین نیست.
- خط ۳۸. … باروی بزرگ شهر بابل بنام «ایمگور-اِنلیل»(ایم – گور – اِن – لیل) را استوار گردانیدم …
- خط ۳۹. … دیوار آجری خندق شهر را،
- خط ۴۰. … که هیچ یک از شاهان پیشین با بردگان ِبه بیگاری گرفته شده به پایان نرسانیده بودند؛
- خط ۴۱. … به انجام رسانیدم.
- خط ۴۲. دروازه‌هایی بزرگ برای آن‌ها گذاشتم با درهایی از چوب «سِدر» و روکشی از مفرغ …
- خط ۴۳. … کتیبه‌ای از پادشاهی پیش از من بنام «آشور بانیپال»(آش – شور – با – نی – اَپ – لی)
- خط ۴۴. …
- خط ۴۵. … برای همیشه !
منشور کوروش در ایران
در جریان جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران، منشور کوروش به رغم مخالفت دولت وقت بریتانیا برای چند روز به ایران آورده شد و به نمایش در آمد. برای بار دوم منشور حقوق بشر کوروش برای نمایش به مدت ۴ ماه در روز جمعه ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰ ساعت ۴:۲۵ دقیقه صبح تحت تدابیر امنیتی از بریتانیا وارد تهران شد. به همراه این منشور ویترین نمایش آن نیز آورده‌شد. مذاکرات برای انتقال این اثر تاریخی از ۵ سال پیش آغار شده‌بود که نهایتاً ۲ سال قبل موزه بریتانیا با انتقال آن به ایران موافقت کرد.
در روز شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۹ مراسم رونمایی از منشور با حضور و سخنرانی محمود احمدی‌نژاد و اسفندیار رحیم مشایی برگزار شد. طی این مراسم احمدی نژاد چفیه‌ی خود را بر گردن ۲ نفر که به‌عنوان نماد یک سرباز هخامنشی و کاوه آهنگر در مراسم حضور داشتند و سپس یک جوان بسیجی انداخت. در این مراسم نیل مک گرگور رئیس موزه بریتانیا در سخنرانی خود که پیرامون تاریخچهٔ منشور کوروش بود، حکومت کوروش را «بزرگترین امپراطوری جهان» و فتح بابل و منشور کوروش را «پیروزی امپراطوری هخامنشی» و «فرازی از تاریخ یهودیان» توصیف کرد و این منشور را یک «میراث همگانی و متعلق به همه انسان‌ها» دانست.



دو شنبه 7 شهريور 1390برچسب:, :: 9:56 :: نويسنده : علی مدیحی



دو شنبه 20 تير 1390برچسب:, :: 11:43 :: نويسنده : علی مدیحی

دیکشنری فارسی به انگلیسی وبالعکس چیستا

دیکشنری چستا ، لغت نامه جدیدی است که کاملا به زبان فارسی می باشد.این دیکشنری دایره لغات آن به بیش از ١٠٠٠٠٠ می رسد.شما عزیزان با استفاده از این لغت نامه می توانید لغت های انگلیسی را به فارسی و بلعکس ترجمه کنید.هم چنین این نرم افزار پرتابل می باشد یعنی به وسیله آن می توانید بدون نیاز به نصب از آن استفاده کنید و آن را به راحتی انتقال دهید.سایت دانلودها ، امیدوار است شما عزیزان با استفاده از این لغت نامه فارسی لذت ببرید.

لینک دانلود



پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:, :: 11:56 :: نويسنده : علی مدیحی

امروز كه ميلاد شهنشاه جهان است                                               شادي همه جا ظاهر و  اندوه نهان است

اي سيزده ماه رجب در تو درخشيد                                                  خورشيد ولايت كه همه جان جهان است

دانلود رايگان آهنگ بسيار زيباي علي اي هماي رحمت براي شما عزيزاني كه از وبلاگ ما ديدن كرده ايد به مناسبت 13 رجب. 

منبع : سايت ليله اقدر

حجم : 792.44 كيلو بايت



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 26 خرداد 1390برچسب:, :: 1:0 :: نويسنده : علی مدیحی

مکعب روبیک

حتمآ اکثر شما مکعب روبیک را می شناسید و شاید زمان بسیار زیادی را صرف حل معمای این مکعب کرده اید. نرم افزاری را که امروز در سایت راسخون برایتان آماده کرده ایم روش حل معمای روبیک را به شما آموزش می دهد. نرم افزار Rubik's Cube Solver راهنمایی بسیار مناسب جهت حل مسئله مکعب روبیک می باشد. این نرم افزار به صورت مرحله به مرحله و با جزئیات کامل طریقه چیدن درست مکعب را به شما نشان می دهد که پس از آن به راحتی می توانید تمامی مکعب های روبیک را به آسانی بسازید. در واقع در این برنامه مکعب روبیک به صورت باز نمایش داده می شود که می توانید آنرا به حالت های مختلف تغییر دهید و پس از آن با انتخاب دگمه Solve the Cub برنامه به صورت خودکار مراحلی را که باید سپری کنید تا روبیک حل شود را به شما نشان می دهد. همچنین در کنار برنامه کتاب الکترونیک آموش حل مکعب روبیک را به زبان فارسی و انگلیسی همراه با عکس برایتان قرار داده ایم که می توانید با کمک این کتاب نیز اقدام به حل معمای روبیک کنید.

 مکعب روبیک (Rubik’s Cube) یک پازل مکانیکی که در سال ۱۹۷۴ توسط ارنو روبیک مجسمه ساز و پرفسور معماری در کشور مجارستان اختراع شد.

مکعب روبیک در چهار نوع مختلف وجود دارد: ۲×۲×۲ که به مکعب جیبی معروف است، ۳×۳×۳ رایجترین مکعب روبیک، ۴×۴×۴ که به انتقام روبیک معروف است، و در آخر نوع ۵×۵×۵ یا مکعب حرفه‌ای. نوع ۳×۳×۳ آن که رایجترین آنهاست نه سطح مربع شکل در هر طرف دارد، در مجموع پنجاه و چهار سطح می‌شوند که به اندازه بیست و هفت مکعب کوچک به هم چسبیده فضا را اشغال می‌کند. سطح مکعب روبیک را شش رنگ پوشانده‌است، هر وجه یک رنگ. مخترع آن نام مکعب جادویی را برای آن انتخاب کرد که در سال ۱۹۸۰ با نام مکعب روبیک در جهان پخش شد و می‌توان گفت که پرفروش ترین اسباب بازی جهان است.

لینک دانلود