عقلِ عقلت، مغز و عقل توست، پوست
معده ی حیوان همیشه پوست جوست
چون که قشرِ عقل،صد بُرهان دهد
عقل کل،کی گام بی ایقان نهد ؟
مغر هر میوه بِه است از پوستش
مغز، چون افزود، کم شد پوستش
زآن که چون مغزش درآکند و رسید
پوست ها شد بس رقیق و واکفید
قشر جوز و پسته و بادام هم
مغز چون آکندشان شد پوست کم
عقل، دفترها کند یک سر سیاه
عقلِ عقل، آفاق دارد پُر ز ماه
مولانا
نظرات شما عزیزان: